الگوها و مدل هاي لباس بايد متناسب با فرهنگ ايراني و اسلامي باشد

۵ بازديد
الگوها و مدل هاي لباس بايد متناسب با فرهنگ ايراني و اسلامي باشد
به گزارش خبرگزاري حوزه، يكي از مسايل بسيار مهم در حوزه امور فرهنگي و اجتماعي، ناظر به نوع پوشش در جامعه به ويژه پوشش و لباس زنان و دختران است.

در سال هاي اخير نيز در اين راستا البته بحث هاي پردامنه اي در گرفته، اما با اين حال بايد توجه داشت كه يكي از عوامل تأثيرگذار بر اين مقوله، طراحان مد و لباس و صنف خياطان هستند كه با ارايه الگوهاي مناسب و در عين حال جذاب و شيك مي توانند در اين رابطه نقش آفريني مطلوب داشته باشند و از سوي ديگر به شكل محسوسي جلوي تأثيرات نامطلوب تهاجم فرهنگي در بحث مد و لباس را بگيرند.

در همين راستا با زهرا حسينيان، يكي از بانوان باتجربه، خلاق و متعهد كه خود عضو انجمن طراحان مد و لباس استان قم است به گفت و گو پرداخته ايم كه مشروح آن در ادامه مي آيد؛

براي آغاز بحث بفرماييد كه شور و اشتياق به مساله طراحي مد و دوخت لباس از چه مقطعي به طور جدي در وجود شما شكل گرفت؟

بنده از همان سنين نوجواني و به طور مشخص از ۱۵ سالگي علاقه و اشتياق بسيار زيادي به اين كار داشتم و همين علاقه نيز زمينه ساز اين شد كه به تدريج به شكل حرفه اي به اين امر ورود كنم و تا امروز نيز بيش از ۲۰ سال است كه در عرصه طراحي و دوخت لباس مشغول به فعاليت هستم.

اين را هم بگويم كه از همان سنين نوجواني كلاس آموزشي مي رفتم و يادم هست پانزده ساله بودم كه براي نخستين بار براي يك مشتري به صورت جدي لباس طراحي كرده و دوختم. در حال حاضر نيز عضو انجمن طراحان مد و لباس استان قم هستم

گويا از تشكيل اين انجمن، زمان چندان زيادي نمي گذرد. تأسيس انجمن طراحان مد و لباس را در زمينه معرفي و ترويج مدل ها مناسب لباس و پوشش چطور ارزيابي مي كنيد؟

البته همان طور كه شما هم گفتيد، زمان زيادي از راه اندازي اين انجمن نمي گذرد. شايد كمي بيشتر از يك سال باشد اما به هر صورت ايجاد چنين تشكل و انجمني آن هم در شهر قم، به نظرم اتفاق خوبي است، هر چند كه درباره خروجي برنامه ها و عملكرد آن هنوز زود است كه قضاوت و تحليلي داشته باشيم.

 آن چه به ذهن بنده مي رسد اين كه در شرايط كنوني، مدل ها و لباس هايي كه طرح غربي دارند، علاقه مندان بيشتري در جامعه پيدا كرده اند و از آن سو، ميل و گرايش به سمت استفاده از لباس هاي بومي و ايراني تا حدي كمتر است كه اين مسايل بايد به درستي از منظر جامعه شناختي و روانشناختي مورد تحليل و بررسي قرار گيرد تا به نتايج مشخصي در اين زمينه برسيم و بتوانيم تحول مطلوبي در اين باره شكل دهيم.

اين كه مثلاً در جامعه درباره زنان بدحجاب و يا بدپوشش صحبت مي شود ما بايد حواسمان به اين نكته ظريف و در عين حال مهم باشد كه خيلي از اين ها ريشه هاي روانشناختي دارد و اگر ما از ريشه بتوانيم انسان ها را روان شناسي كنيم و رويشان كار علمي و فرهنگي انجام دهيم، خيلي از مشكلات حل شده و يا كاهش مي يابد.

خود شما به عنوان يك فعال اين عرصه، چه راهكارهايي براي مقابله با اين وضعيت سراغ داريد و اساساً شيوه خودتان در طراحي مد و لباس چگونه بوده به نحوي كه هم در آن ها به عنصر جذابيت و سليقه مشتري توجه شده باشد و هم اين كه شاخصه هاي فرهنگ ايراني و اسلامي نيز در كارها مدنظر قرار گرفته باشد؟

در رابطه با كارهاي خودم آن چه بايد عرض كنم اين است كه همواره سعي كرده ام لباس ها را بر اساس نوع شخصيت مشتري طراحي نمايم و اگر پيشنهاد و ايده اي كه به او مي دهم بر اين اساس باشد. به عنوان مثال براي كسي كه مانتويي است، بايد به اقتضاي پوشش او طرح و ايده داد به طوري كه هم لباس شكيل و جذابي داشته باشد و هم در عين حال با حجاب و پوشش مناسب باشد.

نكته حائز اهميت ديگر اين كه ما بايد به سليقه مشتري نيز احترام بگذاريم و از سوي ديگر روان شناسي انسان ها را نيز بلد باشيم. بنده كوشيده ام از حيث روانشناختي با مشتريانم در كار هماهنگ شوم و البته با شناخت سليقه و ذائقه آن ها بهترين ايده را مطرح كنم به طوري كه همان طور كه شما هم گفتيد هم با سليقه او بخواند و كار جذابي باشد و هم اين كه به هر حال يك لباس متناسب با فرهنگ ما و پوشيده و برازنده باشد.

يك نكته ديگري كه لازم ديدم متذكر شوم اين است كه به هر حال بايد بپذيريم كه بخشي از چرايي تغيير سليقه و ذائقه مردم ريشه در تغييرات مربوط به سبك زندگي دارد، با اين حال نمي توان از ريشه اقتصادي قضيه نيز چشم پوشيد به طوري كه در حال حاضر پارچه و طرح ايراني براي بسياري از خانواده ها گران تمام مي شود و حال آن كه نمونه هاي غيرايراني ارزان تر است. البته شكي است كه لباس غيرايراني كيفيتش پايين تر است اما به هر صورت هم تنوع طرح بيشتري دارد و هم اين كه قيمتش در اين وضعيت بازار براي مشتري به صرفه تر مي باشد.

بحث مد و پوشش چه جايگاهي در كلان مقوله سبك زندگي ايراني و اسلامي دارد و به نظر شما، طراحان مد و لباس  و فعالان اين عرصه چگونه مي توانند با تهاجم نرم فرهنگي، مقابله درست و هوشمندانه اي داشته باشند!؟

ببينيد طبعاً مد و پوشش، مساله بسيار مهمي است، چرا كه من معتقدم لباس و نوع پوشش، نمايشگر بخشي از شخصيت فرد است و وقتي شما به عنوان مثال وارد يك جمع غريبه مي شويد، نخستين چيزي كه از شما در نگاه ديگران مطرح مي شود، نوع پوشش و لباس است.

و اما اين كه ما طراحان مد و لباس چگونه مي توانيم با اين تهاجم نرم فرهنگي مقابله كنيم، به نظرم باز هم بحث روانشناسي در اين جا خيلي كليدي است، به اين معنا كه بدانيم چگونه از حيث روانشناختي و اقناع بر مشتري تأثير مناسب بگذاريم و او را قانع كنيم كه در عين لباس زيبا و جذاب، چگونه كار او پوشيده و متناسب با فرهنگ ما باشد.

تلاش بنده همواره اين بوده، كارهايي كه انجام مي دهم متناسب با سليقه خانم هاي شيك پوش چه جوان و چه مسن باشد تا آن ها لباس زيبا و در عين حال موقر و پوشيده داشته باشند. در حال حاضر بسياري از لباس هايي كه در بازار عرضه مي شود، متأسفانه اين گونه نيست به عنوان مثال مانتوهاي كه آستين هاي كوتاه دارند به وفور يافت مي شود.

بارها پيش آمده كه برخي خانم هايي پيش من آمده اند كه مثلاً گفته اند كه مي خواهم مانتوي آستين كوتاه بپوشم و من از لحاظ منطقي اين افراد را قانع كرده ام كه براي داشتن يك مانتوي مناسب و موقر و زيبا بايد آستين بلند و پوشيده داشته باشيد كه اتفاقاً اين نوع پوشش بيشتر برازنده شماست.

از اين رو بناي شخصي ام بر اين بوده كه در طراحي و دوخت لباس به خانم ها بگويم كه فلان لباس را براي چه مناسبت و كجا مي خواهيد بپوشيد، چه آن كه به هر حال مجلس كاملاً زنانه تفاوت مي كند با مجلس عمومي و ما بايد به عرف و قواعد فرهنگي نيز توجه كنيم.
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.